به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تضعیف کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • ضعیف کردن، ناتوان کردن
  • فونتیک فارسی

    taz'if kardan
  • فعل لازم
    to weaken, to sap, to emasculate, to enfeeble, to attenuate, to devitalize, to debilitate, to enervate
    • - کمبود مهمات ارتش ما را تضعیف کرد

    • - a shortage of ammunitions weaken our armed forces
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت تضعیف کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تضعیف کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تضعیف کردن

لغات نزدیک تضعیف کردن

پیشنهاد بهبود معانی